برای دنیایی عادلانه و آزاد برای همه انسان‌ها

Translate

۲۰ آذر، ۱۴۰۴

فروپاشی اقتصادی و واقعیت‌های تلخ زندگی شهری

توضیح کوتاه: این پست وضعیت وخیم اقتصادی ایران را بر اساس واقعیت‌های معیشتی مردم شرح می‌دهد و پرسش می‌کند چگونه ممکن است در کشوری که اکثریت آن زیر خط فقر زندگی می‌کنند، افزایش‌های سنگین قیمت و مالیات توجیه شود

خط فقـر ۵۵ میلیون تومانی و متوسط درآمد ۱۵میلیونی یعنی ۶۰ درصد جمعیت کشور فقیر هستند با چه منطقی در مملکتی که اکثریت آن زیر خط فقر‌اند فقط در چند ماه لبنیات را یکصد و پنجاه درصد گران می‌کنید نرخ گوشت و مرغ را صد درصد افزایش می‌دهید مالیات‌ها را پنجاه و پنج درصد بالا می‌برید و هم‌زمان هر روز از ارزانی بنزین موعظه می‌کنید این تضاد نشان می‌دهد سیاست‌گذاری اقتصادی از زندگی واقعی مردم جدا شده و صرفاً منافع گروه‌های خاص را تأمین می‌کند در چنین وضعی هر افزایش قیمت یا مالیات ضربهٔ مستقیم به سفرهٔ مردم است و فقر و نابرابری را عمیق‌تر می‌کند وقتی میلیون‌ها نفر توان تأمین هزینه‌های روزمره را از دست داده‌اند فشارهای اقتصادی ناگهانی فقط زندگی را نابود و نارضایتی اجتماعی را تشدید می‌کند دولت‌هایی که به جای سیاست‌های حمایتی و توزیع عادلانه منابع به راهکارهای مالیاتی فشارزا و گرانی‌های پیاپی متوسل می‌شوند در عمل اعتماد عمومی را از بین می‌برند لازم است به جای شعارهای توخالی دربارهٔ سوخت و قیمت‌های کنترل‌شده، سیاست‌های حمایتی هدفمند برای اقشار آسیب‌پذیر طراحی شود مدیریت درست بازار، شفافیت در قیمت‌گذاری و جلوگیری از رانت‌خواری ضروری است همچنین اصلاح مالیات‌ها باید به گونه‌ای باشد که بار آن بر دوش دهک‌های ضعیف نباشد تولید داخلی نیازمند حمایت واقعی است و بدون این اصلاحات، فقر و بحران‌های اجتماعی گسترش می‌یابد پرسش اینجاست که مسئولان تا چه زمانی می‌خواهند این فشارها را با عنوان اصلاحات توجیه کنند و تا چه زمانی مردم باید هزینهٔ بی‌برنامگی را بپردازند

4

فریادِ یک مهاجرِ زخمی

     دل‌نوشته : من چهار دهه را نفس کشیدم با خاطره‌های سوخته و امیدهای له‌شده. در جنگی بزرگ‌تر از خودم رشد کردم؛ جنگی که دستِ یک ایده‌ٔ سرکوب...