برای دنیایی عادلانه و آزاد برای همه انسان‌ها

Translate

۲۰ شهریور، ۱۴۰۴

روایت فراموش‌شده عبدالزهرا هلیچی

 



بیش از بیست سال است که عبدالزهرا هلیچی، زندانی عقیدتی-سیاسی، پشت میله‌های زندان در اهواز روزگار می‌گذراند؛ بیست سالی که نه تنها جوانی و زندگی او را بلعیده، بلکه تصویری روشن از بی‌عدالتی ساختاری در جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته است.


او در سال ۱۳۸۴ بازداشت شد و با اتهاماتی چون «اقدام علیه امنیت ملی»، «محاربه» و «افساد فی‌الارض» به حبس ابد محکوم گردید. حکمی سنگین که تا امروز پابرجاست و هیچ‌گونه بازنگری یا تخفیف در آن اعمال نشده است؛ حتی با وجود تغییرات قانونی که می‌توانست امکان بررسی مجدد را فراهم کند.



زندانی در سایه



عبدالزهرا ابتدا در زندان کارون اهواز محبوس شد و سپس به بند پنج زندان شیبان اهواز منتقل گردید. او در این سال‌ها نه مرخصی داشته، نه دسترسی منظم به وکیل، و حتی دیدار با خانواده‌اش به‌شدت محدود شده است. این محرومیت‌ها، در کنار حکم ابد، نشان‌دهنده‌ی نوعی حبس مضاعف است که هدفی جز فرسایش روح و جسم زندانی ندارد.



چرا باید یادآور شد؟



یکی از خطرناک‌ترین اتفاق‌ها برای زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران، فراموش‌شدن آنهاست. چرخه‌های خبری کوتاه‌مدت، حوادث روزمره و سرکوب‌های تازه، چنان توجه افکار عمومی را به خود مشغول می‌کنند که چهره‌هایی مثل عبدالزهرا هلیچی در سایه قرار می‌گیرند. و همین فراموشی است که به حکومت امکان می‌دهد تا بی‌صدا، بی‌رحمانه و بی‌پاسخگویی، زندگی انسان‌ها را تباه کند.



یک نام، یک نماد



نام عبدالزهرا هلیچی تنها نام یک زندانی نیست؛ نماد یک بی‌عدالتی ساختاری است که در برابر تغییر قوانین، در برابر فشارهای بین‌المللی و در برابر ابتدایی‌ترین اصول حقوق بشر ایستاده است. او امروز در بند است، اما یاد او باید در بیرون از زندان زنده بماند.


یادآوری سرنوشت زندانیان بلندمدت، یادآوری این حقیقت است که آزادی و کرامت انسانی در ایران گروگان گرفته شده است.


#دو_دهه_در_حبس

#عبدالزهرا_هلیجی

#زندانی_سیاسی

#حقوق_بشر

#ایران

#NoMoreForgottenPrisoners


4

فریادِ یک مهاجرِ زخمی

     دل‌نوشته : من چهار دهه را نفس کشیدم با خاطره‌های سوخته و امیدهای له‌شده. در جنگی بزرگ‌تر از خودم رشد کردم؛ جنگی که دستِ یک ایده‌ٔ سرکوب...