برای دنیایی عادلانه و آزاد برای همه انسان‌ها

Translate

۱۸ شهریور، ۱۴۰۴

صدای خاموش بلوچ محروم


 

در سحرگاه آن روز سیاه، در زندان بابلسر، شهریار دهواری — که برخی او را با نام احمد، فرزند خاتم، اهل سراوان می‌شناسند — بدون توجه به حقایق و شواهد، جان خود را از دست داد. قضایای این پرونده آنچنان مبهم‌اند که قلب هر انسانی را می‌فشارد.


سه سال پیش، او به اتهام مشارکت در قتل دستگیر شد؛ اتهامی سنگین که حتی خانواده‌اش مدارکی مانند بلیت اتوبوس را ارائه کردند؛ مدارکی که نشان می‌داد وی در زمان وقوع جرم در مسیر سراوان به بابلسر بوده است. با این حال، دستگاه قضایی کوچک‌ترین توجهی به این اسناد نکرد  .


از سوی دیگر، نقص جسمانی او در دست راست — با سه انگشت فاقد حس و قدرت حرکتی — که حتی انجام ساده‌ای مانند رانندگی را نیز برایش دشوار می‌ساخت، از سوی دادگاه نادیده گرفته شد؛ علتی آشکار بر بی‌گناهی او که هیچ‌گاه در دادرسی محلی دیده نشد  .


حامیان او، به دلیل فشارهای قضایی و ناتوانی مالی، از داشتن وکیل یا ادامه‌ی یک دفاع موثر محروم ماندند؛ شرایطی که نشان از ظلمی ساختاری دارد. این‌گونه داستان‌هایی، هر آنچه بیش از همه لازم دارند، شفافیت، عدالت و پاسخ‌گویی‌اند.


در همین سال، تعداد اعدام‌های ثبت‌شده در ایران به دست‌کم 930 نفر رسیده است — بالاترین میزان در دست‌کم 12 سال اخیر. ولی تنها حدود 6٪ از این احکام به‌طور رسمی اعلام شد —نمونه‌ای روشن از فقدان شفافیت و نبود سازوکارهای پاسخ‌گو  .


دادخواهی امروز ما صدای اعتراض مردمی‌ست که از شنیده نشدن داد مظلومان و بی‌گناهان، به جان آمده‌اند.




4

فریادِ یک مهاجرِ زخمی

     دل‌نوشته : من چهار دهه را نفس کشیدم با خاطره‌های سوخته و امیدهای له‌شده. در جنگی بزرگ‌تر از خودم رشد کردم؛ جنگی که دستِ یک ایده‌ٔ سرکوب...