بحران آب یا بحران عقلانیت؟ فریاد مردم علیه سوءمدیریت فاجعهبار
وقتی رئیسجمهور میگوید اگر باران نبارد باید تهران را تخلیه کرد، این جمله نه هشدار اقلیمی است و نه پیشبینی علمی، بلکه اعترافی تلخ به شکست مطلق مدیریت در جمهوری اسلامی است کشوری که سالانه بیش از صد میلیارد مترمکعب منابع تجدیدپذیر آبی دارد، پنجاه برابر عربستان و بیست برابر مجموع کشورهای حاشیه خلیج فارس، امروز در آستانه بحران بیآبی و نابودی زیستمحیطی قرار گرفته است این یعنی مشکل در «ناترازی آب» نیست، در «ناترازی عقلانیت» است ایران تشنه نیست، بلکه گرفتار مدیرانی است که سالها با تصمیمهای کور، پروژههای غلط و رانتخواری، ریشهی آب و زندگی را خشکاندهاند
سدسازیهای بیرویه، انتقالهای غیرعلمی آب، نابودی تالابها و دریاچهها، رها کردن فاضلاب صنعتی در منابع طبیعی، و واگذاری زمینهای بکر به شرکتهای رانتی، ایران را به بیابان بدل کرده است مدیرانی که خود مسبب این فاجعهاند، امروز مردم را میترسانند که اگر باران نبارد، باید کشور را تخلیه کرد این همان منطق وقیحی است که مسئول را تبرئه و قربانی را مقصر جلوه میدهد مردم باید از حاکمانی بپرسند که چرا با این همه منابع طبیعی و علمی، کشور به مرز نابودی رسیده است چرا آب، که حق مسلم همه انسانهاست، به ابزار قدرت و سودجویی تبدیل شده است
ایران امروز نه از بیآبی، بلکه از بیتدبیری میسوزد کشاورز، کارگر، معلم و کودک تشنهی عدالت و عقلانیتاند، نه فقط آب این فاجعه نتیجه مستقیم فساد ساختاری، انکار علم و حذف متخصصان مستقل است اگر باران نیاید، نه فقط تهران، بلکه کل کشور در خطر است، اما نه بهخاطر ابر و باد و طبیعت، بلکه بهخاطر سیستمی که سالها عقل را قربانی سیاست کرده است
وقت آن رسیده مردم فریاد بزنند ایران را باید از بیعقلی نجات داد، نه از بیآبی آب هست، اما عقل و صداقت نیست تا زمانی که حاکمان در برابر واقعیت پاسخگو نشوند، هیچ قطرهای نمیتواند عطش عدالت را فروبنشاند
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران
#مهسا_امینی
#vvmiran
@baschariyat
#MahsaAmini
