برای دنیایی عادلانه و آزاد برای همه انسان‌ها

Translate

۰۳ آذر، ۱۴۰۴

خودروهای مرگ؛ مافیای حکومتی و کشتار صنعتی

خودروهای مرگ؛ مافیای حکومتی و کشتار صنعتی

وقتی حکومتی فاسد و بی‌پاسخگو سال‌هاست جان مردم را فدای سود و قدرت می‌کند، نتیجه چیزی جز صنعت خودروسازی مرگ‌آفرین نیست در کشوری که نهادهای تصمیم‌گیر شبیه مردم نیستند و درد و رنج آنان را نمی‌فهمند، خودرو نه وسیله حمل‌ونقل که ابزار کشتار سیستماتیک تبدیل شده است

۲۰ هزار کشته در سال؛ محصول مستقیم یک مافیای حکومتی

وقتی معاون وزیر بهداشت اعتراف می‌کند که سالانه بیش از ۲۰,۰۰۰ ایرانی در جاده‌ها جانشان را از دست می‌دهند، یعنی فاجعه به اوج رسیده است کیفیت فاجعه‌بار خودروها، فساد سازمان‌یافته، نبود استاندارد، رشوه، رانت و دخالت نهادهای قدرت باعث شده جان مردم عمداً در خطر قرار گیرد این صنعت، صنعتی ملی نیست؛ صنعت مرگ است

بی‌کفایتی، قدرت‌طلبی و رانت؛ سه ضلع جنایت صنعتی

ملاها و مدیرانی که از خودروهای ضدگلوله خارجی استفاده می‌کنند، مردم را مجبور کرده‌اند سوار تابوت‌های چرخ‌دار داخلی شوند از ترمزهای بی‌کیفیت گرفته تا شاسی‌های ضعیف و ایربگ‌هایی که در لحظه حادثه خواب‌اند، همه نشان می‌دهد که این مرگ‌ها «تصادف» نیست بلکه «قتل حکومتی» است جان مردم در برابر سود مافیا هیچ ارزشی ندارد

قوانین ناکارآمد و ناتوانی عمدی

قوانین رانندگی دهه‌ها عقب‌افتاده، آموزش‌ها ناکافی و کنترل‌ها سلیقه‌ای است اما اصل فاجعه، تولید خودروهایی است که استانداردهای جهانی را حتی از دور هم ندیده‌اند حکومت عمداً مردم را بین دو گزینه قرار داده: مرگ در جاده یا تحمل ظلم و گرانی بی‌پایان

ایران اشغال‌شده در دست مافیای خودرو

وقتی رهبران یک کشور با مردمش بیگانه‌اند، آن کشور در واقع اشغال شده است اشغال نظامی نه، اشغال اقتصادی، اشغال صنعتی، اشغال جانی خودروسازی فقط یک مثال کوچک از ویرانی‌ای است که این حاکمیت ضدایرانی بر کشور تحمیل کرده؛ ویرانی‌ای که سالانه جان هزاران نفر را می‌گیرد

راه نجات

تا زمانی که این شبکه مافیایی بر اقتصاد، سیاست و صنعت چنگ انداخته، هیچ امیدی به ایمنی، عدالت یا توسعه وجود ندارد ایران باید از این اشغال داخلی آزاد شود مردم حق دارند سوار خودروی امن شوند، نه تابوتی که به اجبار و زور حکومت به آن‌ها تحمیل شده است

#خودروهای_مرگ  #مافیای_خودروسازی  #حقوق_بشر  @Iran_news_market

4

فریادِ یک مهاجرِ زخمی

     دل‌نوشته : من چهار دهه را نفس کشیدم با خاطره‌های سوخته و امیدهای له‌شده. در جنگی بزرگ‌تر از خودم رشد کردم؛ جنگی که دستِ یک ایده‌ٔ سرکوب...